عبدالهادی حائری
عبدالهادی فرزند میرزا احمد حائری و نوه دختری آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی در 1314 ـ با اختلاف ـ در شهر قم دیده به جهان گشود. تحصیلات دوران ابتدایی و متوسطه را به صورت رسمی دنبال نکرد و خود با پشتکار بسیار به کسب علم پرداخت. ابتدا به مکتبخانه رفت و به صورت متفرقه دورههای دیگر تحصیل را تا گرفتن دیپلم متوسطه دنبال کرد، پس از آن هم راهی خدمت سربازی شد. به سبب همین پشتکار در حالی که هنوز چند ماهی از دوران خدمتش باقی مانده بود، توانست در سال 1336 به دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران راه یابد. در دانشکده او از محضر استادان بزرگی چون بدیعالزمان فروزانفر، علی اکبر فیاض، محسن صدرالاشراف، علامه وحیدی کرمانشاهی و دکتر عبدالحسین زرینکوب بهرهمند شد. از میان این استادان عبدالحسین زرینکوب در علاقمند شدن او به پژوهش تاریخی اثرگذار بود. هرچند حائری در حرفه آموزش بهداشت موفق بود، ولی از بخت خوش او در سال1342 دو بورس تحصیلی همزمان به او تعلق گرفت: تحصیل در رشته آموزش بهداشت در دانشگاه آمریکایی بیروت و تحصییل در رشته تاریخ و خاورشناسی در دانشگاه مکگیل کانادا. دومین بورس را برگزید و راهی کانادا شد. به رغم دشواریهایی که در این دوره تحصیلی پیش پای او قرار گرفت، او هم تحصیل خود را با موفقیت سپری کرد و هم با تدریس ادبیات فارسی در همان دانشگاه، زمینه ادامه تحصیل در دوره دکترا را برای خود فراهم آورد. در همان روزگاری که در کانادا بود، تدریس را آغاز کرد و بعد از اخذ مدرک دکترا در برکلی کانادا نیز همین مسیر را ادامه داد. او در دانشگاه برکلی به عنوان استاد کار خود را شروع کرد و تکاپوهای علمی دیگر خود مانند شرکت در کنفرانسها و سخنرانیهای علمی را هم پی گرفت. او دو سال به عنوان مربی در دانشگاه برکلی و چهار سال به عنوان استادیار در دانشگاه برکلی درس داد و در همین دوران مقالات متعددی را به زبان انگلیسی و فارسی منتشر کرد. کمی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به اران بازگشت و با مرتبه دانشیاری در دانشگاه فردوسی مشهد استخدام شد و به تدریس دروس مربوط به دوران قاجاریه، انقلاب مشروطیت و تاریخ معاصر پرداخت. پس از انقلاب فرهنگی و بستهشدن دانشگاهها، در کمیته پژوهشگران وزارت علوم به کار خود ادامه داد و پس از بازگشایی دانشگاهها نیز به کار تدریس ادامه داد و یک سال بعد هم به مرتبه استادی دست یافت و در سال تحصیلی 1371-1370 به مقام استاد نمونه کشوری نایل آمد. حائری در سنین اوج پختگی علمی و در شرایطی که سخت شیفته و درگیر کارهای آموزشی و پژوهشی بود و به تربیت نسلی از از دانشجویان جوان همت گمارده بود، به بیماری سخت و درمانناپذیر سرطان دچار شد. برای معالجه مدتی راهی کشور اتریش شد و پس از بازگشت، چندی را نیز در مشهد زیر نظر پزشکان قرار داشت. سرانجام به سبب این بیماری در بیست و سوم تیر ماه 1372 خورشیدی دیده از جهان فرو بست.
تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، نخستین رویارویی اندیشهگران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، تاریخ جنبشها و تکاپوهای فراماسونگری در کشورهای اسلامی، اشک سرد (داستان بلند)، آنچه گذشت (نقشی از نیمقرن تکاپو) و …. برخی از کتابهای این تاریخنگار برجسته است.
در فصل دوم به تبیین ویژگیهای روششناسی او پرداخته شده و بر بنیاد دریافتی که نگارنده از روششناسی او داشته است، اصول روششناسی و نیز واحد مطالعاتی او روشن شده است.
در فصل سوم برای روشنشدن و بازنمودن بیشتر روششناسی او و نوآوریهای پژوهشیاش، به بررسی تکتک آثار تاریخنگارانۀ او بر اساس تاریخ پراکنده شدن آنها پرداخته شده است.